چگونگی تبدیل قلب انسانها به قلب گرگ ها !
حتی آنکه با اخلاص در دل شبها میخواند دعا
هنگامی که در بدر کامل است ماه میتواند به جانوری مبدل شود
به انسان گرگنما
شعری که در بالا میبینید از یک ترانه قدیمی انگلیسی ترجمه شده است و در آن به چگونگی گرگ شدن انسان اشاره دارد...
توی حیوانات گرگ جالبه ، از درنده بودنش ، از زندگی و سلوک اجتماعیش ، از ظاهر ترسناکش ، جالب ترین مطلب در مورد گرگ ها اینه که مثل آدم ها به صورت اجتماعی زندگی میکنن و وقتی که گرگ های جوان شکار میکنند ، ابتدا توله ها و گرگ های ماده و گرگ های مسن و سالخورده از اون تغذیه میکنن و در آخر خود شکارچی ها . گرگ تنها حیوانیه که نمیشه رامش کرد و تربیت نمیشه شاید به همین خاطر باشه که میگن : توبه ی گرگ مرگه ! . در کلیله و دمنه از گرگ به عنوان نماد دانایی و قضاوت یاد شده و در اکثر روایات و داستان ها نقش قاضی رو بر عهده داره.
خوب بعد از پرداختن به( vampire) ها و دراکولا حالا بد نیست یه سری هم به انسانهای گرگ نما
( Werewolf) بزنیم، انسانهایی که شبهای مهتابی تحت تاثیر نور مهتاب در زمان کامل شدن قرص ماه
تغییر شکل میدن و تبدیل به موجودی نیمه انسان و نیمه گرگ میشن، طبق افسانه ها این انسانها که اغلب توسط گرک نمای دیگری زخمی و یا گزیده شدند تا زمان مرگشان اسیر این نفرین یا طلسم هستند.
خاستگاه افسانه گرگ انسان نما به سال 1591 ميلادي در روستاهاي اطراف شهرهاي آلماني كلانگن و بدبرگ برميگردد. در اين زمان اروپا زير سايه تاريك جهالت قرار داشت. شهر ها عقب افتاده بودند و مردم در نزديكي جنگل ها زندگي ميكردند . بنابراين ترس از گرگ همچون يك كابوس همواره با آنان بود. حمله اين حيوانات به انسان مكرر ديده ميشد. طوري كه مردم ميترسيدند از نقطه ايي به نقطه ايي مسافرت كنند. آنها هر روز صبح جسد انسان نيم خورده شده را در زمين هاي زراعي پيدا ميكردند و سعي ميكردند اين جانوران خون آشام را پيدا كنند و از بين ببرند.
اما يك روز حقيقتي بر ساكنان كلانگن و بدبرگ آشكار شد كه همه چيز را دگرگون كرد : بر اساس سندي قديمي آن روز چند نفر گرفتار يك گرگ وحشي شدند و سگهاي شكاري خود را به جنگ او روانه ساختند و خود نيز با نيزه هاي تيز به او حمله كردند. اما اين گرگ به طرز شگفت آوري نه فرار كرد نه به دفاع پرداخت فقط ايستاد و پس از دقايقي تبديل به يك مرد ميان سال شد. آنها اين مرد را شناختند . او پيتر استابل از اهالي دهكده خودشان بود.
استابل نخستين انساني بود كه نوع بشر با آن روبرو شد . او زير شكنجه به قتل 16 نفر از جمله دو زن باردار و 13 كودك اعتراف كرد. مراحل سقوط او به مرتبه گرگ نمايي غريب تر بود : در 12 سالگي به جادو گري علاقه داشت و به تمرين در اين زمينه دست ميزد و به اعتراف خود استابل در اين سن عهدي با شيطان بست و به كشتار مردم پرداخت . او حتي به پسر خود نيز رحم نكرد و اورا كشت و مغز او را خورد و از انجايي كه توحش استابل خارج از فهم مردم بود ، آنان نيز كم كم افسانه گرگ نما ها را ساخته و پذيرفتند.
در اسطوره هاي يونان نيز رگه هايي از وجود گرگ نما ها را مي بينيم . روزي زئوس به عنوان مسافري گمنام به دربار شاه ليكائون بدجنس پا گذاشت . شاه زئوس را شناخت و تصميم گرفت زئوس خداي خدايان را نابود كند و خود بر جاي زئوس تكيه زند اما زئوس با ترفندي گريخت ، قصر شاه را ويران كرد و او را محكوم كرد تا بقيه عمر را در قالب يك گرگ زندگي كند و جالب است بدانيد كه خاستگاه واژه Lycanthrope كه در توصيف پديده گرگ انسان به كار ميرود از نام اين پادشاه گرفته شده است.
سرگذشت پي ير برگات و مايكل وردام
محاكمه اين دو روستايي فرانسوي در سال 1521 برايشان رسوايي به بار اورد 19 سال قبل از اين تاريخ برگات هنگام جمع آوري گله گوسفند با سه سه سوار سياه پوش روبرو شد كه به او مقداري پول دادند و نويد آينده خوبي را به او دادند و او هر روز به ملاقات آنان ميرفت كه با هم به داخل جنگل رفته و شخصي به نام ارباب را ملاقات كرده كه از او ميخواست خدا را انكار كند و هرگز به كليسا نرود.. سالها بعد برگات تصميم به جدايي از اينان ميگيرد . او را به نزد شخصي به نام مايكل وردام ميبرند . وردام از او خواست كه برهنه شود تا روغني جادويي را به بدنش بمالد همزمان بدنش پر از مو شد و به دنبال او ، وردام نيز تبديل به گرگ شد اين دو در سالهاي دهه 30 در قرن شانزدهم جنايات زيادي را در فرانسه تحت امر شيطان انجام دادند.در سال 1573 حملات گرگنما ها در فرانسه رو به فزوني نهاد در شهر دل Dol جسد چند كودك پيدا شد چند هفته بعد گليز گارنير در حالي جسد نيم خورده دو كودك در خانه اش پيدا شده بود ، دستگير شد.
البته دوستان من نمی خوام مطالب بالا را تایید و یا رد کنم ولی دربین سایتها مطالب حقیقی و مستند زیاد پیدا میشه و حتی در یکی از سایتها در مورد قوانینی که یک امپراطوری تازه تاسیس گرگ نما( البته به گفته خودشون ) برای خود وضع کرده بودند نیز خوندم البته چون نمی دونستم اجازه استفاده از اون رو دارم یا نه در اینجا چیزی در این رابطه ننوشتم ولی جالب بود که مسائل مالی هم در اون دیده شده بود.